مسافرعاشق

مسافرعاشق

شعرو موزیک و فیلم و عکس وسرگرمی
مسافرعاشق

مسافرعاشق

شعرو موزیک و فیلم و عکس وسرگرمی

مهرشاد آریا

 

http://www.yaronline.com/mosafer 


 توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : متن ترانه های مهرشاد آریا

!SaRa
11-12-2012, 01:38 PM
من بی من
همصدای موج دریا
اشنا با عطش من
من خالی من بی من
من با تو میشه بودن
بودنم با تو میمونه
من که تنها نمی دنم
ای دوباره باز دوباره
ای هوای خوبه خواستن
توی امتداد با من
معنی همیشه بودن
چکیه می کنم غزل وار
یک شب از سقف نگاهت
میمونه عاشقی تنها
توی اینه چشم براهت
دیدنت لحظه نابه
حتی یکدم اگه باشه
غروبام پر از ستاره س
شب با هم اگه باشه
!SaRa
11-12-2012, 01:39 PM
گلگلک (نامه)
گلگلک نامه تموم شد
ام حرفام ناتموم موند
داشتم از تو می نوشتم
یاد تو چشمامو گریوند

با سفر رفتن تو
از آسمون ستاره کوچید
داشتم از تو می نوشتم
بوی گل تو نامه پیچید
گلگلک وقتی میرفتی
تو چشات یه دنیا غم بود
اشک و آه و بغض و حسرت
واسه رفتن تو کم بود


به پر کفتر قاصد
نامهء تو رو می بندم
یه نشونی از تو داره
رو پرش اسمتو کندم
به پر کفتر قاصد
نامهء تو رو می بندم
یه نشونی از تو داره
رو پرش اسمتو کندم
شاید این نامه یه روزی
برسه که خیلی دیره
دعا کن تو شهر غربت
دل عاشقم نمیره
دعا کن تو شهر غربت
دل عاشقم نمیره


اول نامه نوشتم که چه دلتنگ صداتم
آخر نامه سوءاله،کی میای که چشم براتم
!SaRa
11-12-2012, 01:40 PM
قصّه های شب
بازم امشب می پوشم رخت هزار خاطره رو
با تو قسمت می کنم تنهایی پنجره رو
تو کی هستی که نرفته دل من تنگه برات
اشکای نریخته دارم که بریزم زیر پات
تو کی هستی که نرفته مث حس رفتنی
شکل اون بهاری سبزی که تو پاییز منی
گاهی اون قطره اشکی روی گونه های من
جای دستات هنوزم مونده روشونه های من
گنگ ومبهمی مثه اول قصه های شب
مثه لبخندی و گاهی شکل بغض روی لب
نه بگم مثل ترانه های عاشقانه ای
که تو اون عبارت همیشه صادقانه ای
!SaRa
11-12-2012, 01:40 PM
شعر دریا
دلم گرفته دریا
فکری به حال من کن
ابی اون چشاتو
خواب وخیال من کن
دلم گرفته دریا
ابریه اسمونت
میخوام که گریه ها مو
فقط بدم نشونت
دریا تو دریا نیستی
اگه دلت نگیره
قصه بی پناهیم
از یاد تو نمیره
وقتی قراره ادم
فقط یه سایه باشه
قصه رو لبهاش
بغض و گلایه باشه
وقتی باید بهارو
حتی تو خواب نبینی
تو انتظارو حسرت
عمری باید بشینی
وقتی که دل یه عالم
ابرای خسته داره
از سر شب تو خونه
بنای غم میذاره
چه فایده داره دریا
برام نام و نشونت
ارزونی تو باشه
ابی اسمونت
ارزونی تو باشه
اینهمه اسمونت
!SaRa
11-12-2012, 01:41 PM
دل و دل
شب خراب جاده خراب
غما بی حساب کتاب
میدونی حرف حساب
نداره جای جواب
دل ودل دریای خون
میخونم خزون خزون
شاپرکها چی میشن
حلا منتظر بمون
خونه سرد دست تو سرد
تن برگا زرد زرد
چیدن پونه ها رو
خدا قسمتم نکرد
گلدونا ترک ترک
گلاشون که پر پرک
سایه از پشته دیوار
کشیده بازم سرک
ابرا بی چرا وچون
توگوشم قصه نخون
میرم اونجا که ازم
نمونه نام ونشون
نگو تو چی کم داری
چقدر بد میاری
کاشکی میشود خود تو
به جای من بذاری
!SaRa
11-12-2012, 01:41 PM
ترانه هام برات کمه
مثل هوا مثل صدا


مثل یه شعر اشنا


مثل همون صدای پا


سایه بشو با من بیا


هرجا میرم هر جا میام


میگرده دنبالت نگام


ستاره شو ستاره شو


غروبه ،اسمون میخوام


قصه میشم بخون منو


واژه میشم بدون منو


ابی میشم مثل چشات


بین تو اسمون منو


توحس خوب بودنی


بهونه سرودنی


اب میشه کوه غصه هام


وقتی بامن حرف میزنی


ترانه هام برات کمه


گلواژه هاش بی تو غمه


توشعرای زخمی من


حضورتو یه مرهمه


پیش تو مهربونترین


خوشه میشم منو بچین


بخون توی ترانه هام


یه عاشقم روی زمین
!SaRa
11-12-2012, 01:42 PM
بزن ساز
گل گلک نامه تموم شد
اما حرفام نا تموم موند
د اشتم از تو می نوشتم
یاد تو چشمامو گریوند
با سفر رفتن تو از
اسمون ستاره کوچید
داشتم از تو می نوشتم
یاد تو چشمامو گریوند
گل گلک وقتی می رفتی
تو چشات یه دنیا غم بود
اشک واه وبغض وحسرت
واسه رفتن تو کم بود
به پر کفتر قاصد
نامه تو را می بندم
یه نشونی از تو د اره
رو پرش اسمتو کندم
شاید این نامه یه روزی
برسه که خیلی دیره
دعا کن تو شهر غربت
دل عاشقم نمیره
اول نامه نوشتم
که چه دل تنگ نگاتم
اخر نامه سئواله؟
کی میای که چشم براتم
!SaRa
11-12-2012, 01:43 PM
برادر
یه روزی شاعری گفت از" دو کبوتر"
قصه از "اول و آخر "،تا "کلاغ پر"
میگفت از " کجاوه" و "عروس دریا"
بیا تا "صحرا" بریم،بیاین "پریا"


«زاده شهر عاشقی
ترانه ساز ابدی
غزل تو بودی که به شعر
رنگ ترانه میزدی»

وقتی که "خونهء خورشید" سوت و کور بود
رو لباش قصهء "دریاچهءنور" بود
قصهء یه "مرد سرگردون" ومیگفت
از دل ابر بهار "بارون" ومیگفت
دلشو تا "شهر بی ستاره" می بُرد
واسهء "قلبای چوبی" غصه می خورد


«بوی ستاره واژه هام
از تو گرفت برادرم
تا به همیشه رفتنت
هنوز نمیشه باورم
هنوز نمیشه باورم
با تو به قعر قصه ها
رسیدم و رها شدم
به حرمت زلال تو
با دریا آشنا شدم»


می نوشت وقتی میاد برف فراوون
چه قشنگه "دیدن کوههای شمرون"
میگفت از "قبیلهء لیلی و مجنون"
از " غرب بندر" از یک "دل پر خون"
"مثال تور ماهیا" یه جا میگه:
"می گسست تار دلش ز همدیگه"


«چقدر برام تازگی داشت
نفس کشیدن تو غزل
با تو سفر به آسمون
ستاره چیدن یه بغل
چقدر برام تازگی داشت
پرنده دیدن تو بهار
وقتی می بردی منو تا
بنفشه چیدن تو بهار»


مینوشت که "آدما سیر میشن از هم"
چه بده وقتی که دلگیر میشن از هم
می دونست از عشق و بوی بیوفائی
میاد از راه "مرگ روز آشنائی"
از " دل دیوونه" ای ترانه می ساخت
از غروب یه شعر عاشقانه می ساخت

«تو فصل سبز سادگی
به شاپرک سر می زدم
هنوز مثه تو عاشقم
خونهء عشقو بلدم
کاشکی فقط سایهء تو
بازم می موند روی سرم
هنوز نمیشه باورم
هجرت تو برادرم»

حالا اون شاعر عاشق نیس ببینه
حالا اون شاعر عاشق نیس ببینه
که ترانه توی ذهن من میشینه